محدودیت‌هایی که احتمال جنگ تمام‌ عیار جمهوری اسلامی و اسرائیل را کاهش می‌دهد

مهم‌ترین عامل محدودکننده جنگ میان ایران و اسرائیل فاصله جغرافیایی است. دو کشور مرز مشترکی ندارند و در نزدیک‌ترین نقاط ۱۲۰۰ کیلومتر فاصله دارند و این فاصله از مرکز اسرائیل تا تهران به تقریبا ۱۶۰۰ کیلومتر می‌رسد

در شرایطی که جمهوری اسلامی تاکنون دو بار اسرائیل را هدف حمله موشکی قرار داده است و احتمالا اسرائیل در تدارک پاسخ به حمله دوم است، برخی معتقدند جنگ آغاز شده است. کنت پولاک در مقاله‌ای که در فارن افرز منتشر شده است می‌نویسد پرسش اصلی این نیست که جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل چگونه خواهد بود، بلکه این است که درگیری گسترده‌تر میان آن‌ها چه پیامدهایی خواهد داشت. او در ادامه می‌افزاید پاسخ اصلی این است تقریبا شبیه آنچه اکنون در حال وقوع است، البته با شدت بیشتر. دلیلش این است که هر دو طرف با موانع مادی و راهبردی قابل‌ملاحظه‌ای مواجه‌اند که احتمال بروز جنگی تمام‌عیار میان آن‌ها را کمرنگ‌تر می‌کند.

به عقیده نویسنده مقاله، جمهوری اسلامی تقریبا در تمام ظرفیت‌های تهاجمی و تدافعی از اسرائیل عقب‌تر است، بنابراین قادر نیست آسیبی ویرانگر وارد کند. در همین حال، اسرائیل توانمندی عظیمی در حملات هدفمند دارد، اما منابع متنوع ضروری برای جنگ پیروزمندانه یا تخریبی را در اختیار ندارد. هر دو کشور از لحاظ جغرافیایی فاصله زیادی با یکدیگر دارند و فاقد توانایی حمله زمینی یا دریایی‌اند. این موانع وقوع جنگی گسترده را نامحتمل می‌کند و حتی در صورت تشدید حملات متقابل، وقوع جنگی عظیم و منطقه‌ای بعید است.

بعد مسافت

مهم‌ترین عامل محدودکننده جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل فاصله جغرافیایی است. دو کشور مرز مشترکی ندارند و در نزدیک‌ترین نقاط ۱۲۰۰ کیلومتر فاصله دارند و این فاصله از مرکز اسرائیل تا تهران به تقریبا ۱۶۰۰ کیلومتر می‌رسد.

علاوه بر این، بین ایران و اسرائیل کشورهای ترکیه، سوریه، عراق، اردن، عربستان سعودی و کویت قرار دارند. برخی از این کشورها به اسرائیل نزدیک‌ترند و برخی به ایران تمایل دارند و برخی رویکردی خصومت‌آمیز به هر دو دارند. این دو کشور می‌توانند روی کمک برخی از آن‌ها حساب کنند‌ــ مانند اجازه عبور نیرو یا ایجاد مانع برای طرف مقابل‌ــ اما نمی‌توانند انتظار بیشتری داشته باشند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به این ترتیب، امکان هر نوع تهاجم زمینی از هر دو طرف منتفی است. علاوه بر این، مساحت ایران ۸۰ برابر اسرائیل است و حتی اگر اسرائیل بر چالش‌های تدارکاتی و راهبردی غلبه کند، نیروهایش در وسعت جغرافیایی ایران گرفتار خواهند شد.

نیروی دریایی اسرائیل توانمند است اما ایران خط ساحلی طولانی دارد و حفظ نیروهای اسرائیلی در ساحل ایران بیش از چند ساعت دشوار خواهد بود و مستلزم عبور کشتی‌های اسرائیلی از تنگه هرمز و تنگه باب‌المندب است که جمهوری اسلامی و حوثی‌های یمن بر آن‌ها اشراف دارند.

موانع نیروی دریایی جمهوری اسلامی به‌مراتب بیشتر و جابه‌جایی نیرو و تدارکات نیازمند دور زدن کل آفریقا خواهد بود. نیروی زمینی جمهوری اسلامی نیز مقابل ارتش اسرائیل در بلندی‌های جولان شانسی نخواهد داشت. جمهوری اسلامی به‌رغم حضور ۴۰ هزار نیروی شبه‌نظامی نیابتی افغان، عراقی، پاکستانی و سوری در جنوب غربی سوریه، تاکنون نیروهای اسرائیلی در بلندی‌های جولان را هدف قرار نداده است، زیرا می‌داند چنین حمله‌ای به شکست فاجعه‌بار منجر می‌شود.

آسمان ناپایدار

محدودیت عملیات زمینی به‌معنای اتکای بیشتر به نیروی هوایی دو طرف خواهد بود که در این جبهه نیز با محدودیت‌هایی مواجه‌اند.

اسرائیل موشک‌های بالستیکی در اختیار دارد که می‌تواند تمام نقاط ایران را هدف قرار دهد و همچنین موشک‌های کروز و پهپادهایی دارد که می‌تواند از کشتی‌ها و زیردریایی‌‌ها و احتمالا از خاک اسرائیل پرتاب کند. این تسلیحات برای اهداف به‌نسبت کوچک مانند تجهیزات نظامی و ساختمان‌ها مفیدند، اما برای نابودی پایگاه‌های وسیع یا شهرها کارآمد نخواهند بود.

مشکل واقعی برای اسرائیل مسافت است و حمله به اهدافی در مرکز ایران بدون سوخت‌گیری هوایی چالشی بزرگ خواهد بود. اسرائیل تعداد کمی هواپیمای سوخت‌رسان دوربرد دارد و این هواپیماها بزرگ و آسیب‌پذیرند. بنابراین، چنان‌که اردن یا عربستان سعودی حریم هوایی‌شان را به روی نیروی هوایی اسرائیل باز نکنند، اسرائيلی‌ها مجبور خواهند بود در استفاده از هواپیماهای سرنشین‌دار در حمله به ایران دقت بیشتری به خرج دهند.

نیروی هوایی جمهوری اسلامی با توجه به هواپیماهای قدیمی که در اختیار دارد قادر به رقابت با نیروی هوایی اسرائیل نیست. بنابراین در صورت آغاز جنگ هوایی، به نیروی موشکی و پهپادی متکی خواهد بود، و در ایجاد خسارت قابل‌توجه به اسرائیل با مشکل مواجه خواهد بود.

جنگ نامتعارف

هر دو طرف احتمالا تلاش خواهند کرد تا عملیات‌های نظامی متعارف را با حملات سایبری و اقدام‌های پنهانی تکمیل یا جایگزین کنند. در این زمینه، به نظر می‌رسد برتری اسرائیل حتی از جنگ هوایی بیشتر باشد. موساد دهه‌ها است توانایی فوق‌العاده‌اش در ترور و خرابکاری را نشان داده است.

در حوزه سایبری، ایران به نظر می‌رسد موقعیت به‌نسبت قوی‌تری دارد اما همچنان از اسرائیل عقب‌تر است. البته، نکته کلیدی عملیات سایبری این است که هیچ‌یک از طرفین دقیقا نمی‌دانند طرف مقابل چه توانایی‌هایی دارد. این احتمال وجود دارد که ایران برخی سلاح‌های سایبری‌اش را آشکار نکرده باشد، اما تا این لحظه شواهد نشان می‌دهد که اسرائیل آمادگی بیشتری برای محدودسازی خسارت حملات سایبری جمهوری اسلامی دارد.

محیط راهبردی

ایران و اسرائیل با شرایطی راهبردی مواجه‌اند که دامنه احتمالی درگیری‌شان را محدودتر می‌کند. ایران نه تنها می‌داند که اسرائیل در جنگ‌های متعارف و نامتعارف در موقعیت برتر قرار دارد، بلکه مطلع است اسرائیل مجموعه‌ای از سلاح‌های کشتار جمعی در اختیار دارد. بنابراین، از هر گونه اقدامی که ممکن است واکنش گسترده اسرائیل را برانگیزد خودداری می‌کند.

با توجه به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، مسائلی مشابه احتمالا بر محاسبات اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود و این نگرانی وجود دارد که اقدامی جدی عزم جمهوری اسلامی را جزم کند تا زودتر سلاح هسته‌ای بسازد.

علاوه بر این، هیچ‌یک از دو طرف به احتمال زیاد تمایلی ندارند صادرات نفت ایران تحت تاثیر قرار بگیرد. جمهوری اسلامی به درآمد نفتی وابسته است و تلاش می‌کند از هر اقدامی که ممکن است بر این درآمد تاثیر بگذارد بپرهیزد. اسرائیل نیز می‌داند که حمله به تاسیسات صادرات نفت ایران می‌تواند قیمت جهانی نفت را افزایش دهد و این امر ممکن است خشم آمریکا و سایر کشورها را برانگیزد، بنابراین ممکن است تاسیسات مرتبط با مصرف داخلی ایران را هدف قرار دهد.

در چه صورت شرایط بدتر می‌شود؟

احتمال می‌رود جنگ گسترده‌تر میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، علاوه بر برخی عملیات‌های مخفی و تروریستی، به‌صورت مجموعه‌ای پراکنده از حملات هوایی، موشکی، پهپادی و سایبری به‌شکلی شدیدتر ادامه پیدا کند.

هیچ‌یک از دو کشور با این نوع تبادل آتش نابود نخواهند شد؛ در واقع، تصور سناریوهایی که حتی آن‌ها را به این سطح ویرانی نزدیک کند بسیار دشوار است.

احتمال بیشتری وجود دارد که حملات اسرائیل بیشتر بر اهداف نظامی متمرکز باشد، اما زیرساخت‌های غیرنظامی را نیز هدف قرار دهد.

ممکن است تصور کنیم حمله‌ای تروریستی با حمایت جمهوری اسلامی طرف مقابل را به واکنش شدیدتر وادار کند. اما چشم‌انداز محتمل‌تر این است که حتی درگیری گسترده‌تر نیز به‌دلیل محدودیت‌های مسافت، دیپلماسی، و راهبردی که تاکنون جنگ جاری را شکل داده است، محدود باقی بماند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه